به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرج، بعضی از انسانها تنها در زمان حیاتشان اثرگذارند، اما عدهای چنان زیست میکنند که حتی پس از رفتن نیز چراغی روشن برای دیگران میشوند. حسین زندینیا، خبرنگار و مجری خوشنام البرزی، از همین دست انسانها بود؛ کسی که با تصمیم بزرگ و انسانی خود، در دل تاریکی مرگ، امید و زندگی را به دیگران هدیه کرد.
حسین سالها در عرصه رسانه فعالیت کرد و همیشه برایش «حقیقت» جایگاهی فراتر از هر مصلحتی داشت. بارها میتوانست با سکوت یا سازش از کنار مسائل بگذرد، اما هیچگاه راه آسان را انتخاب نکرد. او میدانست رسالت یک خبرنگار، انعکاس واقعیتهاست؛ حتی اگر این واقعیتها به مذاق برخی خوش نیاید یا بهایی سنگین برایش داشته باشد.
زندینیا با این منش، چهرهای متمایز در میان همکارانش بود؛ نه فقط یک مجری یا خبرنگار، بلکه انسانی آزاده و بیریا. زندگی حسین فقط به قاب دوربین و میکروفن محدود نمیشد، او در زندگی روزمرهاش همانقدر پر از شور و مهربانی بود که در صحنه کار. دست یاریاش همیشه آماده بود؛ چه در کمکهای کوچک و بینام و نشان به اطرافیان، چه در لحظات دشواری که کسی به او تکیه میکرد.
دوستانش میگویند حسین هیچوقت از زندگی فاصله نگرفت؛ در سفرهایش به دنبال کشف انسانها بود، در گفتوگوهایش به دنبال شنیدن درد دل دیگران و در کارهایش همیشه بهدنبال ساختن امید. حسین زندینیا فقط یک خبرنگار نبود، بلکه برای بسیاری از جوانان علاقهمند به رسانه یک الگو محسوب میشد.
او بارها در جلسات آموزشی و نشستهای خبری با حوصله تجربیاتش را در اختیار نسل تازه میگذاشت. او باور داشت که رسانه تنها ابزار اطلاعرسانی نیست، بلکه پلی است میان حقیقت و مردم و اگر این پل فرو بریزد، جامعه نیز دچار تاریکی خواهد شد. اما شاید اوج این نگاه انسانی، در آخرین تصمیم بزرگش آشکار شد.
حسین سالها پیش کارت اهدای عضو گرفته بود و همین انتخاب باعث شد پس از درگذشت وی، زندگی او در کالبد دیگران ادامه پیدا کند. خبر رسید که ۲۷ عضو از بدنش برای پیوند آماده است؛ اعضایی که میتوانند به بیماران نیازمند فرصت دوبارهای برای نفس کشیدن، دیدن و زیستن بدهند.
به گفته پزشکان، همین تصمیم میتواند زندگی دستکم سه نفر را نجات داده و کیفیت زندگی بیماران دیگری را نیز به شکل چشمگیری تغییر دهد. خبر اهدای اعضای بدن حسین در میان مردم البرز بازتاب گستردهای داشت. بسیاری در شبکههای اجتماعی نوشتند که تصمیم او الهامبخش بوده و خودشان نیز برای گرفتن کارت اهدای عضو اقدام خواهند کرد.
این موج از همدلی نشان داد که حتی پس از مرگ هم میتوان منشأ تغییر اجتماعی شد. حسین با انتخابش نه تنها جان بیماران را نجات داد، بلکه اندیشه بخشش و ایثار را در جامعه زندهتر کرد. امروز جامعه رسانهای استان البرز، خانواده بزرگ او و بسیاری از همکارانش در سوگ نشستهاند، اما در دل این داغ بزرگ، نوری از امید دیده میشود.
حسین نشان داد که حتی پایان زندگی هم میتواند آغازی دوباره باشد. او با اهدای اعضایش ثابت کرد که «زندگی زمانی ارزش دارد که آن را با دیگران قسمت کنی.» میراثی که حسین از خود بر جای گذاشت، تنها در قالب چند نوشته یا برنامه رسانهای خلاصه نمیشود. او سبکی از زیستن را به یادگار گذاشت؛ صادق بودن در گفتار، پایبند ماندن به اصول و دوست داشتن انسانها بدون هیچ چشمداشتی.
این میراثی است که میتواند سالها الهامبخش نسلهای آینده باشد. زندینیا در خانه ابدیاش آرام گرفت، اما اثر حضورش همچنان ادامه دارد؛ در وجود بیمارانی که به لطف او دوباره زندگی میکنند، در خاطره دوستان و همکارانی که از او آموختند سکوت در برابر حقیقت، انتخابی نیست و در یاد خانوادهای که عزیزشان بدل به چراغی برای زندگی دیگران شده است.
او هرگز فقط یک نام یا یک چهره رسانهای نخواهد بود. حسین زندینیا برای همیشه یادآور صداقت، شجاعت، بخشش و عشق به زندگی خواهد ماند. داستان زندگی و مرگ او برای ما پیامی روشن دارد؛ اینکه انسان میتواند حتی در لحظه خاموشی جسم، روشنایی و امید را به جهان ببخشد.
در دنیایی که بسیاری از ما درگیر روزمرگیها و دغدغههای فردی هستیم، تصمیم حسین برای اهدای اعضا معنایی عمیق دارد. او نشان داد که میتوان حتی لحظه مرگ را هم به فرصتی برای زندگی تبدیل کرد. شاید همین نگاه متفاوت بود که او را در زمان حیاتش از دیگران متمایز میکرد و اکنون نیز باعث شده نامش با مهربانی و ایثار گره بخورد.
یادداشت: ابوالفضل جانیپور
انتهای پیام/
بدون نظر!