خبرگزاری تسنیم- مجتبی برزگر: سریالهای تاریخی با محوریت واقعه عاشورا و شخصیتهای مرتبط، همواره مورد توجه ویژه مخاطبان مذهبی و علاقهمندان به تاریخ اسلام بودهاند. پس از مدتها، سریال «مهمانکُشی» بار دیگر تلاش کرد تا این بخش مهم از تاریخ اسلام را به تصویر بکشد و نقدها و تحلیلهای متعددی را به دنبال داشت.
یکی از اتفاقات جالب بعد از پخش این سریال، برنامه کوتاهی با حضور حجتالاسلام موسوی مطلق در شبکه یک سیماست که به تحلیل هر قسمت «مهمانکُشی» میپردازد. با این واعظ برجسته و کارشناس مذهبی به گفتوگو نشستیم تا در کنار پرداختن به نقاط ضعف و قوتِ این سریال، نگاهی تحلیلی به سایر آثار مشابه مانند «مختارنامه» و «ولایت عشق» داشته باشیم.
در این گفتوگو، او علاوه بر نقد محتوایی، به خلأهای موجود در تولیدات تاریخی و موانع پیشروی سازندگان نیز اشاره کرد. حجتالاسلام موسوی مطلق در جریان این گفتوگو درباره وفاداری سریال به واقعیت میگوید که سریالها برداشتهای هنری از تاریخاند و نمیتوان آنها را بازتابی دقیق دانست. خلأهایی در روایت وجود دارد، اما «مهمانکُشی» یکی از آثار قابل قبول این ژانر است.
او همچنین به سؤال متعدد بسیاری از مخاطبان درباره پرداختنِ «مهمانکُشی» به شخصیت مختار، تأکید کرد که روایتهای منفی درباره مختار عمدتاً از سوی دشمنان اهل بیت ساخته شده و نگاه تاریخی باید واقعبینانه باشد. «مختارنامه» و «مهمانکُشی» هرکدام بخشهایی از شخصیت مختار را نشان دادهاند، اما برداشتهای غلط و سوء تفاهمها میان مخاطبان وجود دارد.
مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
«مهمانکُشی» وفادار به تاریخ
اجازه دهید گفتوگو را با سریال «مهمانکشی» آغاز کنیم؛ سریالی که دو اقدام مهم را به دنبال داشت: نخست، بازگشت به تولید یک اثر تاریخی با محوریت واقعه عاشورا، کربلا و زندگی حضرت مسلم بن عقیل پس از مدتی طولانی، و دوم، تحلیل عمیق حضرتعالی که پس از پخش سریال ارائه گردید. لطفاً درباره میزان وفاداری این سریال به واقعیت و رویدادهای تاریخی آن دوره توضیح دهید. همچنین، سوالی که برای بسیاری مطرح شده این است که سریال تا چه اندازه با مشکلات و اشتباهات تاریخی مواجه است؟ یا بهتر است بپرسیم، آیا در روایت تاریخی آن خلأها و نواقصی به چشم میخورد؟
در پاسخ به سوال شما درباره میزان وفاداری سریال به داستان واقعی باید عرض کنم که تمام شخصیتها و رخدادها بر اساس منابع معتبر و گزارههای صحیح تاریخی شکل گرفتهاند. علاوه بر اعتبار تاریخی که ریشه در نقلهای مستند دارد، سریال از لحاظ عقلانیت و معقول بودن نیز قابل تأیید است. البته، در برخی موارد و با توجه به عرف سینمایی و مقتضیات زمان، تغییراتی در دیالوگها و نحوه روایت به وجود آمده است.
سریال «مهمانکُشی» و آثار مشابه آن نباید صرفاً به عنوان بازتابی دقیق از تاریخ دیده شوند؛ بلکه اینها برداشتهای هنری از تاریخاند که ضمن برخورداری از ارزشهای فرهنگی و تربیتی، به بیان ضد ارزشها نیز میپردازند. به هر حال، این آثار همراه با خلأها و گاهی اشتباهات تاریخی هستند که بخش مهمی از آن طبیعی است و بخشی دیگر به دلایلی مانند محدودیت و تناقض در منابع تاریخی برمیگردد.
برای نمونه، درباره برخی حوادث صدر اسلام یا وقایع دورانهای متأخر همچون صفویه و قاجار، گزارشها متنوع و گاه متعارض است. در این شرایط، کارگردان و نویسنده ناگزیرند از میان روایتها، آنچه جذابتر و معقولتر است را انتخاب کنند که همین امر ممکن است موجب بروز اظهارنظرهایی درباره «اشتباه تاریخی» شود.
از سوی دیگر، روایتهای هنری سریالها برای جذب مخاطب نیازمند ایجاد ریتم دراماتیک هستند؛ نظیر گرهافکنی، اوج و فرودهای احساسی، و خلق شخصیت منفی قوی و قهرمان مثبت برجسته. این روند ممکن است برخی رخدادها را بزرگنمایی یا کوچکنمایی کند.
البته خلأهایی در روایت وجود دارد، ولی به طور کلی، «مهمانکشی» یکی از آثار خوب و قابل قبول در این ژانر به شمار میآید. برخی نقاط قوت این سریال عبارتاند از:
معرفی چهرههای کمتر شناختهشده تاریخی به عموم مردم که در مباحث کارشناسی پس از پخش سریال نیز به آن پرداخته شد، زنده کردن فضای عاطفی و ملموس کردن تاریخ برای نسل جوان، برجستهسازی پیامهای اخلاقی و دینی نهفته در دل واقعه و پرداختن به برخی وقایع مهم مانند فدک، مباهله، و خطبه امام حسین علیهالسلام در منا.
سوء تفاهمها درباره شخصیت مختار/ اینجا یک روایت و «مختارنامه» روایتی دیگر!
در خصوص شخصیت مختار بن ابیعبیده نیز، برخی سوء تفاهمها و برداشتهای نادرستی در ذهن مخاطبان شکل گرفت که خود شما در یکی از بخشهای تحلیلیتان به آن اشاره کردهاید. نظر شما درباره میزان صحت و دقت پردازش شخصیت مختار در این سریال و همچنین در سریال «مختارنامه» چیست؟ بهنظرتان کدام یک از این دو سریال، تصویر جامعتر و بهتری از شخصیت مختار ارائه کردهاند؟
شخصیت جناب مختار در تاریخ عموماً به دو صورت دیده میشود؛ یا به طور کامل نفی میشود یا به طور صددرصد تأیید. اما باید به چند نکته مهم توجه کرد:
۱. بررسیهای فنی نشان میدهد که روایاتی که در ذم و نکوهش مختار وجود دارد، از لحاظ سندی ضعیف و بیشتر ساخته و پرداخته و نقل شده از سوی آل زبیر، بنیامیه و دیگر دشمنان اهل بیت علیهمالسلام است.
۲. مختار در جریان واقعه کربلا در زندان بود؛ وگرنه قطعاً امام حسین علیهالسلام را یاری میکرد و یکی از شهدای کربلا به شمار میرفت.
۳. اهل بیت علیهمالسلام برای مختار دعا کردهاند که این خود توثیق و تأیید ارزشمندی بر شخصیت اوست.
۴. باور به امامت محمد حنفیه از نظر تاریخی معتبر نیست؛ زیرا قائلان به امامت محمد حنفیه و کیسانیمذهبها پس از درگذشت محمد حنفیه به وجود آمدهاند.
تلویزیون باید به کدام بخشهای تاریخی بیشتر بپردازد؟
* فارغ از سریال «مهمانکُشی»، به نظر شما تلویزیون باید به کدام بخشهای تاریخی بیشتر بپردازد؟ چه موضوعاتی هستند که نسل امروز، بهویژه مخاطبان هیئتی، به آنها نیاز دارند و امید دارید در قالب سریالها یا فیلمهای تلویزیونی بهتر به نمایش درآیند؟
موضوعاتی که تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند، فراواناند. در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنم:
۱. تاریخ چهارده معصوم علیهمالسلام و یاران ناشناخته اهل بیت
متأسفانه با گذشت بیش از پنجاه سال از انقلاب اسلامی، هنوز برای بسیاری از معصومین علیهمالسلام نه سریال و نه فیلم سینمایی شاخصی ساخته نشده است. جز آثاری معدود درباره پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله، امیرالمؤمنین علیهالسلام، امام حسن، امام حسین و امام رضا علیهمالسلام، در باقی موارد خلأ بزرگی وجود دارد.
در مورد یاران، تنها به چهرههایی چون مالک اشتر، عمر بن حمق خزاعی، حبیب بن مظاهر، زهیر بن قین، اموهب و برخی دیگر از شهدای کربلا اشارههایی شده؛ در حالیکه پرداخت هنری به شخصیتهای فرعی، میتواند الگوهای متنوع و در دسترسی برای نسل جوان ارائه دهد.
۲. برههی پس از عاشورا
روایت دقیق و هنرمندانه از وقایع پس از عاشورا، بهویژه اسارت کاروان اهل بیت و خطبههای روشنگرانه آنان در کوفه و شام، هنوز جای کار بسیار دارد. همچنین تلاشهای امام سجاد علیهالسلام در عرصه تربیت نسل جدید و مبارزه پنهان فرهنگی، میتواند دستمایه تولیدات عمیق و اثرگذار باشد.
۳. جنبشهای حقطلبانه پس از عاشورا و وقایع مهمی مانند واقعه حرّه
این موضوعات نشان میدهند که عاشورا محدود به یک روز نیست، بلکه جریانی مداوم و تمدنساز است. بازنمایی این جریان در قالب داستانهای دراماتیک، میتواند تأثیر شگرفی بر مخاطب بگذارد.
۴. تاریخ تشیع در دوران فشار و اختناق
برهههایی همچون زندان و شهادت امام کاظم علیهالسلام، فعالیتهای علمی و گسترده امام صادق علیهالسلام، و شکلگیری شبکه وکالت در دوران غیبت صغری، از جمله موضوعاتی هستند که ظرفیتهای بسیار بالایی برای روایتهای الهامبخش دارند. نسل امروز که با فشارهای فرهنگی و هویتی روبهروست، نیازمند چنین روایتهایی است. این موضوعات میتوانند با الهام از کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» مقام معظم رهبری بهزیبایی در آثار هنری بازآفرینی شوند.
۵. جایگاه زنان در تاریخ اسلام
شخصیتهایی چون حضرت زینب سلاماللهعلیها، نه فقط در واقعه عاشورا بلکه در نقشهای تاریخی پس از آن، همچنین فاطمه معصومه سلاماللهعلیها و تأثیر ایشان در گسترش معارف شیعی، و نیز زنانی که راویان حدیث و وقایع کربلا بودند، میتوانند محور آثار قابل توجهی قرار گیرند. این موضوع، مخاطبان دختر و زن را بیشتر با تاریخ اسلام پیوند میدهد. همچنین مقایسه جایگاه زن پیش و پس از اسلام نیز از منظر اجتماعی و اعتقادی قابل بررسی هنرمندانه است.
۶. برهههای کمتر روایتشده از تاریخ معاصر شیعه
وقایعی چون نهضت تنباکو، قیام گوهرشاد با محوریت شخصیت آیتالله بهلول، جنبش مشروطه و نقش علمای دینی، و مبارزات ضد استعماری در عراق و ایران، نیازمند بازخوانی و بازآفرینی هنرمندانهاند. این موضوعات، پیوند هیئتها با تاریخ معاصر را تقویت میکند و ریشهدار بودن فرهنگ دینی در مبارزات اجتماعی را نشان میدهد.
در مجموع، باید توجه داشت که:
هیئتها همواره پایگاه زنده نگهداشتن تاریخ عاشورا و پیام اهلبیت علیهمالسلام بودهاند.
نسل امروز صرفاً با بازگویی مصائب آرام نمیگیرد؛ او بهدنبال عمق فکری، هویت روشن، و الگوی زیست مؤمنانه است.
سریالهای تلویزیونی میتوانند پلی میان حماسه و اندیشه باشند؛ آثاری که هم اشک بگیرند و هم پیام بدهند.
راهکار موفقیت در تولید آثار عاشورایی چیست؟
* نظر حضرتعالی درباره نحوه پرداخت سینما و تلویزیون به قصه عاشورا چیست؟ با توجه به آثاری چون «رستاخیز» که هنوز به نمایش عمومی درنیامده، «مختارنامه»، «مهمانکُشی» و سایر تولیدات مشابه، این آثار تا چه اندازه موفق بودهاند؟
پیش از پاسخ، لازم است نکتهای را متذکر شوم: مقایسه سریال «مهمانکُشی» با «مختارنامه» از اساس نادرست است.
چرا که «مختارنامه» یکی از آثار الف ویژه تلویزیون بهشمار میرود و بهطور طبیعی، از بودجه کلان، امکانات فنی گسترده، و زمان تولید طولانی برخوردار بوده است. بنابراین، مقایسه آن با سریالی چون «مهمانکُشی» که در شرایطی کاملاً متفاوت تولید شده، منصفانه نیست.
اما در مجموع، میتوان گفت که سینما و تلویزیون ایران در پرداختن به قصه عاشورا، گامهای مهمی برداشتهاند، ولی همچنان با نقطه مطلوب فاصله دارند.
آثاری مانند «مختارنامه» در معرفی ابعاد سیاسی و تاریخی واقعه عاشورا، تأثیرگذار بودهاند و تولیداتی مانند «رستاخیز» نیز، هرچند هنوز مجال اکران عمومی نیافتهاند، نشاندهنده ظرفیت عظیم هنری این حوزهاند. با این حال، همچنان کمبودهایی محسوس است؛ از جمله در پرداخت عمیق به شخصیتها، روایت هنرمندانه خطبهها، و ترسیم دقیق فضای فرهنگی و اجتماعی دوران.
آثار آینده باید بکوشند میان روایت تاریخی، جذابیت هنری و انتقال پیامهای تربیتی و معرفتی، توازن برقرار کنند. تنها در این صورت است که هنر میتواند حق حماسه عاشورا را ـ در تراز امروز و برای نسل امروز ـ ادا کند.
موانع بر سر راه تولید آثار تاریخی و دینی
* همچنین درباره سریالهایی که پیرامون امام حسن مجتبی (ع) ساخته شدهاند، مانند «تنهاترین سردار»، و آثاری درباره امام رضا (ع) مانند «ولایت عشق»، و در مقابل، درباره پیامبر اسلام (ص) که هنوز سریال جامع و کاملی درباره ایشان تولید نشده است، لطفاً تحلیلی ارائه فرمایید. به نظر شما چه موانعی در مسیر تولید چنین آثاری وجود دارد و چه نکاتی باید در این زمینه مد نظر قرار گیرد؟
ابتدا باید بگویم که پرداختهای تاریخی باید در سطوح و لایههای مختلف صورت گیرد و بهسادگی در قالب حماسه یا عاطفه خلاصه نشود. سریالها لازم است چندلایه باشند؛ بهگونهای که مثلاً واقعه عاشورا را در بستر سیاسی و اجتماعی زمانه خود تحلیل کنند و به نوعی تاریخ تطبیقی ارائه دهند. بخشی از سریالهایی که این نگاه را دارند، در فضای مجازی نیز بازتاب و استقبال خوبی یافتهاند.
اما به طور کلی، موانع کلی تولید آثار دینی و تاریخی عبارتاند از:
چالشهای فقهی و اعتقادی: مثلاً نمایش چهره معصومین (علیهمالسلام) همواره یک خط قرمز بوده و حفظ حریم اهل بیت (علیهمالسلام) برای سازندگان و ناظران اهمیت بالایی دارد.
کمبود بودجه و ضعف فنی: آثار تاریخی به دکورهای مفصل، لباسهای ویژه و جلوههای بصری سنگین نیازمندند که هزینهبر است.
ترس از حاشیه و اعتراض: تولیدکنندگان گاهی به دلیل نگرانی از ایجاد جنجال و مخالفتها، ترجیح میدهند اصلاً وارد این حوزه نشوند.
نگاه یکبعدی به شخصیتها و وقایع تاریخی: این محدودیت باعث میشود روایتها کمتر چندبعدی و جامع باشند.
ترس از ایجاد اختلاف و تفرقه: این نگرانی نباید باعث شود صورت مسئله پاک شود یا پرداخت به موضوعات حساس به تعویق بیفتد.
با این حال، چند اثر شاخص مانند «مختارنامه»، «ولایت عشق» و «تنهاترین سردار» هر کدام بخشی از نیاز جامعه را پاسخ دادهاند و اگر تعداد چنین تولیداتی افزایش یابد، طبیعتاً پاسخ به نیاز بخش مهمی از مخاطبان نیز بهتر و جامعتر خواهد شد.
انتهای پیام/
بدون نظر!