گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم – مریم مرتضوی: در بررسی تاریخ صدر اسلام و بهویژه حوادثی مانند عاشورا، نمیتوان از نقش و جایگاه افراد تأثیرگذار جامعه غافل شد. برخی شخصیتها نهتنها در تحولات سیاسی و اجتماعی نقش محوری داشتهاند، بلکه رفتار و تصمیمگیریشان میتواند نمادی از «خواص جامعه» باشد؛ همان کسانی که نقششان در مسیر حق یا باطل، تعیینکننده است. در این میان «سلیمان بن صرد خزاعی» یکی از چهرههایی است که با آنکه گاهی سابقه خوبی در اسلام و تشیع دارد، در مقاطعی دچار اشتباهات راهبردی شد که به بهای شهادت امام حسین (ع) و یارانش تمام شد.
شخصیت سلیمان بن صرد بهعنوان یکی از خواص صدر اسلام، نماد تردید و انفعال خواص در بزنگاههای مهم تاریخ است. این وضعیت موجب شد فرصتهای حیاتی حمایت از امامان معصوم از دست برود و جریان حق ضربه بخورد. تحلیل تاریخی و روایات بیانگر این است که خواص، بدون بصیرت و اعتماد کامل به ولی خدا، نمیتوانند در لحظههای حساس نقش خود را به درستی ایفا کنند.
امروز، درس عاشورا و تحلیل رهبر معظم انقلاب اسلامی، تأکید بر نقش خواص و ضرورت تصمیمگیری به موقع و تبعیت کامل از رهبری است. این مسئله تضمینکننده حفظ ارزشها، استمرار انقلاب اسلامی و پیشرفت جامعه است.
هویت و جایگاه اجتماعیسلیمان بن صرد
سلیمان بن صرد خزاعی، با نام سابق «یسار» در دوران جاهلیت، پس از اسلام آوردن بهدست پیامبر اسلام (ص) نامش به «سلیمان» تغییر پیدا کرد. او از قبیله خزاعه بود و در زمره صحابه پیامبر اکرم و از اصحاب امام علی (ع) و امام حسن (ع) قرار داشت.
منزلت اجتماعی و دینی او در میان شیعیان عراق بهگونهای بود که پس از شهادت امام حسن (ع)، بهعنوان شیخالشیعه در کوفه شناخته شد و بسیاری از تحولات فکری و سیاسی شیعه حول خانه و مدیریت فکری او میچرخید.
او از نخستین مسلمانانی بود که از مدینه به کوفه مهاجرت کرد و در محله خزاعیان ساکن شد. حضور اجتماعی و نفوذ سیاسیاش در کوفه او را به یکی از بازیگران اصلی تحولات شیعه تبدیل کرد.
حضور در عهد امام علی (ع)
اولین فعالیتهای سیاسی سلیمان بن صرد، پس از خلافت امام علی (ع) آغاز شد. او با امام بیعت کرد و در بعضی از جنگهای آن حضرت مشارکت داشت. با این حال در جنگ جمل از حضور مستقیم امتناع کرد و دچار تردید شد؛ موضوعی که بعدها مورد سرزنش مستقیم امام علی (ع) قرار گرفت. در برخی منابع، این عدم حضور نشانهای از ضعف تشخیص در تمایز جبهه حق از باطل تلقی شده است.
اما در جنگ صفین، از فرماندهان جناح راست سپاه امام علی (ع) بود و در نبرد تنبهتن، حوشب یکی از سرداران شام را به قتل رساند. با این حال، پس از پذیرش حکمیت از سوی عراقیان، سلیمان از این تصمیم ناخشنود شد و عدم قاطعیت سپاهیان را نکوهش کرد. او همچنین مدتی مأمور جمعآوری مالیات در ناحیه جبل از سوی امام بود.
دوران امام حسن (ع) و تعارض با صلح
سلیمان از اولین بیعتکنندگان با امام حسن (ع) پس از شهادت امام علی (ع) بود. اما صلح امام حسن (ع) با معاویه، نقطهای کلیدی در عملکرد سلیمان محسوب میشود.
در این برهه، سلیمان نهتنها از تصمیم امام ناراضی بود، بلکه آن را خیانت به مؤمنان تلقی میکرد. گناه نابخشودنیاش این بود که به امام گفت: «السلام علیک یا مذل المؤمنین!»
در برخی منابع این عبارت را صراحتاً به او نسبت دادهاند، اما در مورد سند آن میان مورخان اختلاف نظر وجود دارد. ابن قتیبه در کتاب الامامه و السیاسه بدون سند از این ماجرا یاد کرده و برخی محققان معاصر مانند دکتر محمد ماهر حماده به این نقل استناد کردهاند. در هر حال، این نوع اعتراض، بیانگر عدم درک دقیق شرایط عینی امام حسن (ع) از سوی سلیمان بود و بیبصیرتی شدید او را نشان میدهد.
در حالی که سلیمان بر آمادگی جنگی ۴۰ هزار نفر در کوفه تأکید داشت، اما امام حسن (ع) به او یادآوری کرد که بسیاری از همین افراد به معاویه نامه نوشتهاند که یا امام را تسلیم میکنند یا میکشند. امام فرمود: «شما شیعیان ما هستید، نه ما تابع شما. من اگر به دنبال دنیا بودم، این صلح را نمیپذیرفتم.»
از منظر تاریخی، تعبیر مختار ثقفی درباره او (که گفت: لا علم له بالحروب و سیاسه الرجال) نشانگر همان ضعف تحلیلی سلیمان در سیاست و استراتژی نظامی بود.
دوران امام حسین (ع)؛ خطاهای راهبردی
پس از مرگ معاویه و شروع امامت امام حسین (ع)، شیعیان کوفه از جمله سلیمان، با نامههای متعددی ایشان را به کوفه دعوت کردند. در منزل سلیمان، نامهنگاریها، پیمانگرفتنها و وعدهها آغاز شد. اما این اقدامات، تنها روی کاغذ باقی ماند.
سه خطای استراتژیک سلیمان در این دوره سرنوشتساز بود:
اول. تعلل در یاری جناب مسلم بن عقیل: وقتی جناب مسلم، نماینده امام حسین (ع)، قیام را ضروری دانست، سلیمان مخالفت کرد و خواست تا امام بیاید و سپس اقدام شود. همین تعلل باعث شکست قیام، شهادت مسلم و تسلط ابن زیاد بر کوفه شد.
دوم. عدم اعزام نیرو به کربلا: در حالی که امام حسین (ع) به کمک نیاز داشت، سلیمان و دیگر خواص کوفه ساکت ماندند. او نهتنها کمکی نکرد، بلکه اجازه نداد شیعیان به یاری امام بروند.
سوم. ناتوانی در مدیریت احساسات پس از عاشورا: پس از شهادت امام حسین(ع)، سلیمان تحت تأثیر موج احساسات، قیام توابین را راه انداخت؛ قیامی پرشور اما بدون تدبیر.
رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره این دوره فرمودهاند: «وقتی امام حسین علیهالسّلام کشته شد، وقتی فرزند پیغمبر از دست رفت، وقتی فاجعه اتفاق افتاد، وقتی حرکت تاریخ به سمت سراشیب آغاز شد، دیگر چه فایده؟!… از هر طرف حرکت میکنیم، به خواص میرسیم. تصمیمگیری خواص در وقت لازم، تشخیص خواص در وقت لازم، گذشت خواص از دنیا در لحظه لازم، اقدام خواص برای خدا در لحظه لازم. اینهاست که تاریخ و ارزشها را نجات میدهد و حفظ میکند. در لحظه لازم، باید حرکت لازم را انجام داد. اگر تأمل کردید و وقت گذشت، دیگر فایده ندارد.» (بیانات در دیدار فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۳۷۵)
این جمله عمیق، نشان میدهد که سرنوشت جریانهای حق و باطل، بهخصوص در بزنگاهها، با خواص گره خورده است. خواص کسانی هستند که باید با بصیرت، اعتماد و فداکاری، تصمیمگیری و اقدام کنند. در غیر این صورت، تاریخ به سمت سراشیبی سقوط و افول ارزشها حرکت خواهد کرد.
دقت کنید که «تصمیمگیری»، «تشخیص»، «گذشت» و «اقدام» خواص در «لحظه لازم» به عنوان کلید نجات ارزشها و تاریخ معرفی شده است. این «لحظه لازم» همان فرصتی است که سلیمان بن صرد خزاعی و دیگر خواص در تاریخ اسلام از دست دادند.
قیام توابین؛ خیزش عاطفی، بدون استراتژی
پس از حادثه عاشورا، سلیمان توبه کرد و همراه با دیگر پشیمانان، قیام توابین را به راه انداخت. او نامههایی به زعمای شیعه در مدائن و بصره نوشت و از آنها خواست قیام کنند. جلسات آنان در خانه سلیمان، مبنای شکلگیری قیامی شد که بیش از هر چیز مبتنی بر عاطفه و حسرت بود.
در اولین اعلام قیام، حدود ۱۶ هزار نفر با سلیمان بیعت کردند، اما هنگام عمل، فقط ۴ هزار نفر در پادگان نخیله حاضر شدند. این ریزش شدید، از واقعیت دمدمیمزاج و بیثبات مردم کوفه حکایت دارد.
توابین پس از زیارت کربلا، با هدف خونخواهی به سمت عینالورده رفتند و در نبرد با سپاه عبیدالله بن زیاد، با وجود رشادت فراوان شکست خوردند. سلیمان در همان نبرد شهید شد. ابن سعد میگوید او هنگام شهادت ۹۳ ساله بود.
درسها و پیامدها برای خواص امروز جامعه و اهمیت تبعیت از رهبری
تجربه تاریخی خواص در دوران امام علی (ع)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) نشان میدهد که خواص به عنوان حاملان فکری، سیاسی و اجتماعی امت، نقش مهمی در حفظ یا انحراف مسیر انقلاب و ارزشهای دینی ایفا میکنند. شخصیتهایی مانند سلیمان بن صرد خزاعی که در لحظات حساس تاریخی دچار تردید و عدم اطمینان شدند، نمونهای از تهدیدات جدی در مسیر تحقق اهداف بلند دینی و اجتماعی هستند.
امروز هم شرایط جامعه ما با چالشها و آزمونهای گوناگونی روبروست و خواص جدید، یعنی نخبگان، تصمیمگیران، رهبران فکری، فرهنگی و سیاسی، همچنان در کانون تحولات قرار دارند. به همین دلیل درسها و پیامدهای این تجارب تاریخی باید به صورت جامع و کاربردی در رفتار و عملکرد خواص امروز نهادینه شود.
منابع:
- امام خامنهای، بیانات درباره خواص و تحلیل عاشورا
- الکامل فی التاریخ؛ ابن اثیر
- الامامه و السیاسه؛ ابن قتیبه
- انساب الاشراف؛ بلاذری
- بحارالأنوار؛ علامه مجلسی
- سلیمان بن صرد و قیام توابین؛ حماده، محمد ماهر
انتهای پیام/
بدون نظر!